[ad_1]
اکسی اینفینیتی (Axie Infinity) یک بازی جذاب بلاک چینی مبتنی بر توکنهای غیرمثلی (NFT) است که بر اساس شخصیتهای حیوانات خانگی ساخته شده است. این بازی با ترکیب و توسعه ایدههای قبل از خود همچون پوکمون (Pokémon) و کریپتوکیتیز (CryptoKitties) و با بهرهگیری از مدل اقتصادی منحصربهفرد خود، موفق شده جای خود را در میان گیمرها و علاقهمندان دنیای دیجیتال، بهخوبی باز کند.
اکسی اینفینیتی در حال حاضر در پروتکل خود، درآمدزایی بیشتری نسبت به اتریوم و بیت کوین ایجاد کرده است. این بازی که از شرق آسیا ظهور کرده و طرفداران پروپاقرصی هم از این گوشه دنیا دارد، در ماههای اخیر سودهای بسیار خوبی را نصیب کاربران خود کرده است. تا جایی که بسیاری از کارگران فیلیپینی، از کار فیزیکی در کشورهای ثروتمند دست کشیده و به درآمدزایی از این بازی روی آوردهاند.
اکسی اینفینیتی حالا به یکی از مهمترین دستاوردهای جهان دیجیتال یا همان «متاورس» تبدیل شده است. این بازی را میتوان یکی از مواردی دانست که ثابت میکند متاورس به یک حقیقت تبدیل شده و امری جدی در دنیای امروز ما تلقی میشود.
در این مقاله که بر اساس یادداشتی از لیا باتلر (Leah Callon-Butler) نویسنده وبسایت کوین دسک نگاشته شده، بهجای تمرکز بر جنبههای فنی و تخصصی این بازی، روایت سادهای را از تأثیر بازیهای بلاک چینی بر زندگی مردمان عادی، بهویژه کارگران مهاجر فیلیپینی تعریف خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
همچنین بخوانید: کریپتوکیتیز (CryptoKitties) چیست؟
مروری بر بازی اکسی اینفینیتی
پلتفرم بازی بامزه و جذاب اکسی اینفینیتی در هفته گذشته بیش از ۳۰ میلیون دلار درآمدزایی داشته است. بر این اساس، در حال حاضر درآمد پلتفرم این بازی پرطرفدار، حتی از اتریوم و بیت کوین هم سبقت گرفته است.
دادههای جدید نشان میدهند درآمد اکسی اینفینیتی از مجموع درآمد ۱۰ برنامه غیرمتمرکز (Dapp) برتر دنیای دیفای، یعنی یونی سواپ (Uniswap)، پنکیک سواپ (PancakeSwap)، آوِی (Aave)، کامپاند (Compound)، سوشی سواپ (SushiSwap)، کوییک سواپ (QuickSwap)، متامسک (MetaMask)، لیدو فاینانس (Lido Finance)، میکردائو (MakerDAO) و سینتیکس (Synthetix) هم بیشتر شده است.
یکی از مهمترین جذابیتهای این بازی مدل تجاری آن است؛ چراکه بهگونهای طراحی شده است که عموم مردم میتوانند سود خوبی از آن به دست بیاورند. جامعه ذینفعان این پروژه به ثروتمندان حوزه ارزهای دیجیتال محدود نشده است. مردم عادی و همه کسانی که معمولاً از فرصتهای کسب سود محروم هستند، میتوانند بهراحتی در اکسی اینفینیتی مشارکت کنند و هیچ انحصاری برای سرمایهگذاران بزرگ و ثروتمندان وجود ندارد.
دادهها نشان میدهند که اکسی اینفینیتی رشد فوقالعادهای در جذب مخاطب داشته است. در اواخر ژوئیه سال ۲۰۲۰ (مرداد ۹۹)، تعداد کاربران روزانه فعال در اکسی، کمتر از ۵۰۰ نفر بود. بعد از مدتی، این بازی ویدیویی که در قالب بازیهای پوکمون طراحی شده، راه خود را به دنیای تکنولوژی باز کرد و در حال حاضر، با تقریباً نیم میلیون کاربر فعال روزانه (Daily Active User یا بهاختصار DAU) که حدود ۶۰ درصد از آنها فیلیپینی هستند، به جایگاه ویژهای در دنیای بازیها دست یافته است.
کاربران برای عضویت و شرکت در این بازی، باید ابتدا مبلغی را پرداخت کنند. در طول بازی هم NFTهایی با قابلیت خریدوفروش و معامله طراحی شدهاند. این محصول مطابق با نیاز بخشی از جامعه جهانی طراحی شده که تابهحال در بازار سنتی، جامعه هدف و اولویت اصلی شرکتهای فناوری نبوده است.
علیرغم همه این موفقیتها و دستاوردها، اکسی اینفینیتی منتقدان جدی در شبکههای اجتماعی دارد که تلاش کاربران برای دستیابی به توکن SLP را بیمعنی و بیهوده میدانند. (همان طور که در بالا هم اشاره شد، اکسی بر اساس توکنهای غیرمثلی طراحی شده است. SLP هم توکن پاداش این بازی برای پیروزی در مبارزات است).
اما سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که منتقدان توییتری چطور به چنین نتیجهای رسیدهاند؟ البته چنین اظهارنظرهایی تا حدودی قابلدرک است؛ چون ذهنیت خیلی از مردم و حتی برخی از گیمرها، حول مدلهای سنتی بازی شکل گرفته که تنها بهدنبال بهرهبرداری از کاربران هستند؛ به همین دلیل، طبیعی است که هنوز درک درستی از بازیهای غیرمتمرکز و تفاوت آنها با شکل سنتی بازی نداشته باشند.
در مقابل این نظرات، کسانی هم هستند که ارزش بازی و هدف واقعی بازیکردن را در این نوع بازیها پیدا کردهاند و دیگر تمایلی به انجام بازیهای سنتی ندارند. بسیاری از گیمرها بعد از آنکه اکسی را امتحان کردهاند، تمرکز کامل و تمام وقت خود را روی این بازی گذاشتهاند. بهگفته آنها، تلاشی که آنها برای شغلهای سنتی خود انجام میدادند بسیار بیشتر بوده و درآمدی که از آنها دریافت میکردند، بههیچوجه با این تلاش همخوانی نداشته است.
درآمدی که اکسی برای این افراد به همراه داشته، از دستمزدی که بابت کار خود دریافت میکردند هم بیشتر است! به همین دلیل، آنها این بازی را گزینه فوقالعادهای برای کسب سود میدانند.
این ایده تا حدی جدی شده که تحقیقات متعددی درباره آن صورت گرفته است. نتایج برخی از این تحقیقات نشان میدهد که ممکن است بهزودی شاهد افزایش تعداد کارگرانی باشیم که شغلهای آفلاین خود را رها میکنند و در عوض بهدنبال کار در فضای متاورس (Metaverse) هستند.
بیشتر بخوانید: آشنایی با متاورس یا جهان دیجیتال؛ زندگی دلخواه از نوع مجازی
فیلیپین؛ کشور کارگران مهاجر
کشور فیلیپین بهطور کلی بهخاطر «نیروی کار» زیاد و بهویژه نیروی کار مهاجر خود معروف است. در سال ۲۰۰۶، ریچارد سی پادوک (Richard C. Paddock) مقالهای را در لس آنجلس تایمز (LA Times) منتشر کرده و در آن، درمورد موفقترین صادرات کشور فیلیپین که همان «مردم» آن هستند صحبت کرده بود. او در این مقاله میگوید:
آنها (کارگران فیلیپینی) در کالیفرنیا از بیماران پرستاری میکنند، راننده کامیونهای سوخترسانی در عراق هستند، کشتیهای باری را در کانال پاناما حرکت میدهند و کشتیهای کروز را از خلیج آلاسکا عبور میدهند. آنها برای کارمندان ژاپنی مشروبات الکی سرو میکنند و از فرزندان تاجران سعودی مراقبت میکنند.
در سال ۱۹۷۰، زمانی که فیلیپین از بحران سیاسی و اقتصادی و بیکاری گسترده داخلی رنج میبرد، رئیسجمهور وقت، فردیناند مارکوس (Ferdinand Marcos) سیاست جدیدی برای صادرات نیروی کار اتخاذ کرد که «مهاجرت فعال و ساماندهیشده» نام داشت. این سیاست تنها بهعنوان راهحلی موقتی برای مقابله با مشکلات منظور شده بود؛ اما امروزه بیش از ۱۰ میلیون فیلیپینی در سرتاسر جهان زندگی میکنند که ۲.۲ میلیون نفر از آنها را «کارگران مهاجر فیلیپینی» یا اصطلاحاً Overseas Filipino Workers (بهاختصار OFWها) تشکیل میدهند.
پولی که آنها برای سرزمین و خانواده خود می فرستند، تقریباً ۱۰٪ از تولید ناخالص داخلی ملی را تشکیل میدهد و فیلیپین را در میان چهار دریافتکننده اصلی حوالههای پولی از خارج کشور، در کل جهان قرار میدهد. سه کشور اول در این زمینه هند، چین و مکزیک هستند.
در اوایل سال ۲۰۲۰، هنگامی که هجوم همهگیری ویروس کرونا رخ داد و کارگران مهاجر فیلیپینی بهنوبت از کار خود اخراج میشدند یا به حالت تعلیق در میآمدند، بانک جهانی ابراز نگرانی کرد که ممکن است ارزش حوالههای پولی که به کشورهای با درآمد کم و متوسط ارسال میشود، تا ۲۰ درصد یا بیشتر کاهش یابد. آنها نگران بودند که چنین اتفاقی، مشکلات متعددی را برای خانوادههای آسیبپذیر ایجاد کند و دولتها را برای رفع این مشکلات تحتفشار قرار دهد.
با این حال، به نظر میرسد چنین مشکلاتی رخ نداده و میتوان گفت که عکس این اتفاق به وقوع پیوسته است. گزارش اخیر بانک مرکزی فیلیپین نشان میدهد که حجم حوالهها از زمان قبل از همهگیری کرونا هم فراتر رفته و در سهماهه اول سال ۲۰۲۱ به ۱۱ میلیارد دلار رسیده است.
البته این لزوماً خبر خوب و مسرتبخشی برای شهروندان این کشور نیست. از مارس ۲۰۲۰، حدود ۴۰۰,۰۰۰ کارگر مهاجر بهدلیل نبود موقعیتهای شغلی در اثر همهگیری کرونا در جهان آواره شدهاند. این به معنی آن است که همه وجوهی که از خارج از کشور انتقال یافته است، از سوی تعداد محدودی کارگر مهاجر ارسال شده که هنوز شغل خود را از دست ندادهاند. بهبیان دیگر، در طول این مدت فشار مضاعفی به این کارگران برای ارسال وجه به کشورشان تحمیل شده است.
در حقیقت ما فقط آمار و ارقامی را میبینیم که میزان پول ارسالشده به کشورها را نشان میدهد؛ اما این آمارها مشخص نمیکنند که این پول چگونه و به چه شکلی کسب و ارسال شده است. ممکن است که این کارگران از پساندازهای خود استفاده کرده باشند. حتی ممکن است برخی از آنها که به کشورشان بازگردانده شدهاند، پسانداز چندین ماه یا حتی چندین سال خود را با خود به همراه آورده باشند و به این شکل، بهطور ناخواسته باعث افزایش مصنوعی آمار مقدار درآمد افراد شده باشند. همهٔ اینها احتمالاتی هستند که ممکن است صحیح باشند.
اکسی اینفینیتی در فیلیپین
کارگرانی که شغل خود را از دست داده و به کشورهای خود بازگردانده میشوند، پس از بازگشت به خانه، با آینده شغلی بسیار مبهمی روبهرو هستند؛ آنها مجبور به رقابت برای بهدستآوردن شغل در کشوری میشوند که حتی قبل از ورود به بدترین رکود اقتصادی خود هم، شغل کافی و درآمد مناسب برای آنها نداشته است. این یک مشکل بزرگ برای کارگران مهاجر و خانوادههای آنهاست که برای گذران زندگی خود به این پول وابسته هستند!
به همین دلیل، در حال حاضر بزرگترین نیاز دولت فیلیپین، ایجاد اشتغال برای کارگران مهاجر بازگرداندهشده و ارائه روشهایی با هدف تشویق آنها به تحصیل مجدد و یادگیری مهارت است. کارگران مهاجر مجبورند برای تأمین معیشت خود و خانواده، زمانی را صرف یادگیری مهارتهای جدید کنند.
اما این مشاغل از کجا تأمین خواهند شد؟ مشکل بیکاری بهویژه برای کارگران با مهارت تخصصی اندک که در بخش خدمات فعالیت داشتهاند بیداد میکند. آنهایی که در مشاغلی مانند نظافت، پرستاری از کودک، رانندگی و پیشخدمتی در خارج از کشور فعال بودهاند، چگونه باید مهارت جدیدی را از صفر کسب کنند و آن را به درآمدزایی برسانند؟ همین وضعیت برای شهروندانی که پیشتر در مشاغل مرتبط با صنایع محلی (از جمله گردشگری، مهمانداری، خردهفروشی، حملونقل و تولید) مشغول بودند و بهدلیل همهگیری کرونا کار خود را از دست دادهاند هم صدق میکند.
جای تعجبی نیست که تعداد زیادی از این افراد بیکار و جویای کار در حال جستوجوی منبعی برای کسب درآمد باشند. آنچه این افراد جویای کار اخیراً به آن دست یافتهاند، متاورس است.
بهطور خلاصه متاورس بهمعنای جهان دیجیتال است؛ جایی که در آن هر چیزی که تصور کنیم میتواند موجود باشد. این واژه در واقع ترکیبی از دو کلمه «متا» بهمعنای فراتر و «یونیورس» بهمعنای جهان است. روزی خواهد رسید که ما دائماً به متاورس متصل خواهیم بود؛ حواس بینایی، شنوایی و لمسی ما فراتر از آنچه هستند عمل خواهند کرد؛ عناصر دیجیتال را با دنیای فیزیکی ترکیب خواهیم کرد یا هر زمانی که بخواهیم در محیطهایی سهبعدی کاملاً غوطهور خواهیم شد. این خانواده از فناوریها در مجموع بهعنوان واقعیت توسعهیافته (eXtended Reality) یا همان XR شناخته میشوند.
لوییس بواناونتورا (Luis Buenaventura)، همبنیانگذار یک صرافی ارز دیجیتال دارای مجوز از بانک مرکزی بهنام بلوماکس (BloomX) است که امکان معامله مستقیم پزوی فیلیپین و SLP را ارائه میدهد. او در سایت خبری خود با نام کریپتودی (Cryptoday) مینویسد:
یک گیمر معمولی میتواند در طول یک ماه معادل ۴٬۵۰۰ دلار توکن SLP کسب کند. بنابراین اگر فرض کنیم که حدود یکسوم از گیمرهای فیلیپینی مهارت قابلقبول را دارند، آنها میتوانند طی هر ماه، در مجموع معادل ۲۲۲٬۷۵۰٬۰۰۰ دلار توکن SLP به دست بیاورند. حال ببینیم هر یک دلار SLP معادل چند پزو است؟ در این هفته، هر یک دلار SLP بیش از ۹ پزو ارزش دارد و به این معنی است که این افراد در مجموع میتوانند حدود ۲ میلیارد پزو در ماه درآمد داشته باشند. برای درک بهتر اعداد بالا به این گزارش کوتاه توجه کنید: متوسط پولی که همه کارگران مهاجر ساکن هنگ کنگ، بهصورت ماهیانه به خانه خود در فیلیپین میفرستند ۲ میلیارد پزو است.
لوییس که از قضا یکی از دوستان من هم هست، این گزارش را در تاریخ ۹ ژوئیه (۱۸ تیر) منتشر کرده است. با توجه به نرخ رشد عجیب بازی اکسی، اکنون این اعداد هم تغییر کرده و اندازه آنها بزرگتر شده است. در همین راستا من با لوییس صحبت کردم تا بررسی کنیم که چهمدت طول میکشد تا ارزش SLP ورودی به فیلیپین، با بزرگترین منبع درآمد بینالمللی فیلیپین که همان آمریکاست برابری کند.
در حال حاضر، سالانه ۱۰ میلیارد دلار سرمایه از آمریکا به فیلیپین منتقل میشود. در محافظهکارانهترین حالت ممکن، فرض میکنیم یک گیمر با زمان و مهارت متوسط در اکسی، روزانه در حدود ۱۵۰ SLP درآمد دارد. اگر SLP با قیمت ۰.۲ دلار معامله شود و یک میلیون کاربر فعال روزانه فیلیپینی در این بازی فعالیت داشته باشند، درآمد سالانه کاربران این کشور از بازی اکسی به ۱۰.۸ میلیارد دلار میرسد.
فیلیپین ۱۱۱ میلیون نفر جمعیت دارد و این پیشفرض که اکسی در این کشور ۱ میلیون کاربر روزانه فعال داشته باشد، به این معنی است که کمتر از ۱ درصد از جمعیت آن به این بازی روی بیاورند. چنین پیشفرضی کاملاً منطقی و قابلدسترسی است. پس به همین دلیل، منطقی است که انتظار داشته باشیم درآمد سالانه این بازی در فیلیپین به ۱۰.۸ میلیارد دلار برسد.
از طرف دیگر، نباید فراموش کرد که اکسی تنها یکی از بازیهای موجود در دنیای اپلیکیشنهای غیرمتمرکز است و این مبلغ هم تنها بخشی از کل درآمدی است که میتواند از این بازیها حاصل شود.
حوزه بازیهای غیرمتمرکز و بهویژه بازیهای NFT در دنیای تکنولوژی به سرعت در حال رشد و کسب محبوبیت است. بعد از این استقبال بینظیر، حالا توسعهدهندگان به فیلیپین بهعنوان یک خاستگاه عالی و بازاری مناسب برای بازیهای غیرمتمرکز نگاه میکنند.
بدین ترتیب، ایده تبدیلشدن به «کارگر فیلیپینی متاورس» یا همان Metaverse Filipino Worker (بهاختصار MFW که میتواند در برابر کارگر مهاجر فیلیپینی یا همان OFW قرار بگیرد)، میتواند گزینه بسیار بهتری نسبت به مهاجرت به خارج از کشور برای کار باشد. متاورس یک مقصد شغلی جذاب است که افراد میتوانند تنها با استفاده از تلفن هوشمند و اتصال به اینترنت، به آن دست یابند و برای رسیدن به آن، نیازی به استفاده از اتوبوس و قایق و قطار و هواپیما (برای مهاجرت) نیست.
حالا کارگران فیلیپینی میتوانند از خانه کار کنند و رئیس خود باشند! حتی اگر سرمایه اولیه لازم برای خرید NFTهای اولیه و شروع بازی را نداشته باشند، میتوانند توکنهای NFT دیگران را موقتاً اجاره کنند.
بهعلاوه، مشاغل موجود در متاورس بهگونهای هستند که برای کسانی که استعداد و مهارت بالایی از خود نشان میدهند، امکان پیشرفت و ترقی را فراهم میکنند. بسیاری از گیمرهای بااستعداد میتوانند بهسرعت به سمت موقعیتهای رهبری (لیدری) بازی حرکت کنند. همین مسئله باعث استقبال از این بازیها در مناطق کوچکتر و دورافتادهتر شده؛ چراکه این بازیها راهی را برای مشارکت مؤثر اعضای این جوامع در چرخه اقتصاد جهانی ایجاد کردهاند که تا پیش از این وجود نداشت.
نمونههای واقعی از افراد شاغل در پلتفرم اکسی اینفینیتی
در این بخش بهسراغ نمونهای واقعی از افراد شاغل در پلتفرم اکسی اینفینیتی میرویم و زندگی و تجربیات ایجون اینتون (Ijon Inton)، یکی از کارگران مهاجر فیلیپینی را بررسی خواهیم کرد.
ایجون در دوران قرنطینه سراسری، اقدام به فعالیت گسترده در بازیهای NFT کرده بود؛ اما بهمحض اینکه محدودیتهای مرزی کرونا کاهش یافت و پروازهای بینالمللی از سر گرفته شد، او به کار قبلی خود در ژاپن بازگشت تا در یک قصابی دوره کارآموزی بگذراند. در آن زمان، از او سؤال کردم که آیا هیچوقت به این که در خانه بماند و به بازیکردن ادامه دهد فکر کرده است یا نه. او پاسخ داد یک گیمر تماموقت بودن با درآمد بالا برای او مثل یک رویاست؛ اما هدف اصلی و نهایی او تأمین هزینههای فرزندانش است.
بنابراین، ایجون گزینه معقولانهتر را انتخاب کرد؛ او از فیلیپین و خانوادهاش خداحافظی کرد و دوباره بهعنوان کارگر مهاجر مشغول به کار شد. میتوانید تصور کنید که گرفتن چنین تصمیمی و دوری دوباره از خانواده برای او تا چه حد سخت بوده است.
اما تنها یک سال پس از ترک خانه و شروع کار بهعنوان کارگر مهاجر، او تصمیم گرفت که کار خود را در ژاپن ترک کند؛ چون به این نتیجه رسید که در طی سه ماه، با انجام بازی اکسی و اجاره NFTهای خود به بازیکنان دیگر و معامله توکنها، بیش از آنچه تصور میکرد درآمد کسب کرده است. او حتی متوجه شد که درآمدش از بازی در سه ماه، میتواند بیشتر از درآمدی باشد که با سه سال کار تماموقت بهعنوان کارگر مهاجر میتواند به دست آورد.
ایجون حالا در حال بازگشت به خانه و نزد خانوادهاش بود. جالب است بدانید که کارفرمای ایجون هم بعد از دریافت نامه استعفای او، با خوشحالی با آن موافقت کرد و او را با اولین پرواز به فیلیپین فرستاد. ایجون در طی صحبتی که با من داشت، گفت که در آن زمان احساس میکرد شرکت میخواهد هرچه زودتر او را از آنجا خارج کند؛ چون آنها نگران بودند که او کارگران دیگر را هم ترغیب کند تا از کار خود استعفا دهند و به اکسی بپیوندند. او پیش از آن هم به حداقل ۲۰ نفر از همکاران خود کمک کرده بود تا با اکسی درآمد کسب کنند؛ بنابراین نگرانی کارفرمای او چندان هم بیمورد نبوده است.
واقعیت این است که مشاغل متاورس در آینده مشروعیت جدی پیدا خواهند کرد و کسانی که هنوز به مفهوم «کسب درآمد در حین بازیکردن» میخندند، فقط خودشان را از این فرصت محروم میکنند. نمونههای افرادی که به بازیهای دیجیتالی بهعنوان منبعی برای کسب درآمد نگاه میکنند، تنها محدود به ایجون نیست. من داستانهای دیگری در مورد کارگران مهاجر فیلیپینی در کویت شنیدهام که در زمانهای بیکاری خود، اکسی بازی میکنند و حتی بیشتر از شغل روزانه خود درآمد کسب میکنند.
آخرین کسانی که میخواهم برایتان مثال بزنم، لولا (Lola) و لولو (Lolo)، زوج مسنی هستند که بهتازگی در مستند «بازی کن تا درآمد کسب کنی (Play-to-Earn)» هم ظاهر شدهاند. آنها کار بهعنوان کارگر مهاجر را بهطور کلی کنار گذاشتهاند و از طریق بازی، توانستهاند علاوه بر برطرفکردن تمام نیازهای مالی خود، از دختر مهاجرشان که اخیراً شغلش را در کانادا از دست داده است هم پشتیبانی مالی کنند.
آمارها نشان میدهد که میلیونها کودک فیلیپینی بدون مادر و پدر خود در این کشور در حال رشد هستند؛ اما حتی در همین شرایط هم پول کافی را برای خرید انواع بازیهای کامپیوتری دارند. حالا تصور کنید که نسل جدید همین بازیهای کامپیوتری بتواند پدر و مادر آنها را برای همیشه به خانه و در کنار آنها بیاورد!
واقعیت این است که ماندن هرچه بیشتر فیلیپینیها در کشور خود و در کنار خانواده، باعث افزایش روزافزون نیروی کار محلی میشود. کار تماموقت در متاورس برای اکثر افراد هنوز در حد یک رویاست. حتی کسانی که خود را گیمرهای تماموقت مینامند و از این راه درآمد کسب میکنند هم معمولاً در کنار آن به یک یا دو شغل دیگر مشغول هستند. یکی از نقاط قوت این مسئله هم همین است که برقراری تعادل بین بازیهای NFT با سایر مشاغل کاملاً ممکن است؛ چراکه زمان انجام بازیها کاملاً انعطافپذیر است و هیچ ساعت یا قانون مشخصی ندارد.
انجام بازی و کار بهصورت موازی، پیشنهاد جذابی برای شهروندان فیلیپینی است؛ چراکه فیلیپینیها طوری زندگی میکنند که تلاش آنها صرفاً برای گذران زندگی روزمرهشان نیست؛ بلکه میخواهند برای آینده خانواده و تحصیل فرزندان خود هم مبالغی را پسانداز کنند. ایدئالترین حالت برای آنها این است که یک شغل حضوری و معمولاً ثابت داشته باشند که با درآمد حاصل از آن، نیازهای اولیه را تأمین کنند و سپس کاری را بهعنوان شغل دوم در متاورس شروع کنند که به کمکخرجی برای آنها تبدیل شود.
بدیهی است که وقتی شهروندان یک کشور پول بیشتری به دست آورند، درآمد در گردش بیشتری در جامعه تولید خواهد شد. همین امر تقاضای داخلی برای خدمات را تقویت میکند و چرخ اقتصاد را میچرخاند. شاید در آن زمان، این گیمرهای ثروتمند بازیهای NFT باشند که نظافتچیها، پرستاران کودک، رانندگان و کارگران را در کشور خود استخدام میکنند.
آنها احتمالاً نسبت به کارفرمایان کشورهای دیگر، دستمزد بیشتری را به هموطنان خود پرداخت خواهند کرد. حتی اگر حس میهندوستی را کنار بگذاریم، شهروندان میدانند که اگر بتوانند درآمد بیشتری در متاورس داشته باشند، نیازی به پذیرش مشاغل خدماتی ندارند. بنابراین مبلغی که کارفرمایان پرداخت میکنند، باید بهاندازهای باشد که کارگران را تشویق به انجام مشاغل خدماتی کند.
سخن پایانی
مدتهاست که فیلیپین را بهعنوان یکی از تأمینکنندگان اصلی نیروی کار در جهان میشناسیم؛ اما عمده درآمد تولیدشده از سوی کارگران مهاجر فیلیپینی طی دهههای گذشته، ناپایدار و بیثبات بوده است.
نمیتوان انکار کرد که پولهای ارسالشده از کشورهای دیگر، برای كشورهای در حال توسعه یك کمک اقتصادی بزرگ به حساب میآیند؛ اما متأسفانه همین پولها باعث كاهش نیروی كار محلی و ایجاد فرهنگ وابستگی در این کشورها میشوند. بهعلاوه، کسانی که برای رسیدن به آینده بهتر مجبور به ترک خانوادههای خود هستند، هزینه عاطفی زیادی را میپردازند.
به همه این مسائل، تحولات بنیادینی که در دوره پساکرونا با آنها روبهرو خواهیم شد را هم اضافه کنید. این یک واقعیت است که تحولات دیجیتال، رفتهرفته نیاز به نیروی انسانی را در جهان کاهش خواهند داد و برخی مشاغل را بهطور کلی حذف خواهند کرد. همین حالا هم کاملاً مشهود است که ماهیت بسیاری از مشاغل در دوران کرونا تغییر کرده و پیشبینی میشود که حتی بعد از تمامشدن این همهگیری هم، این مشاغل به حالت سابق خود بازنگردند.
باید بپذیریم که جهان در حال تغییر است و این تغییر عمدتاً بهسوی دیجیتالیزهشدن پیش میرود. درست است که هنوز در روزهای ابتدایی شهرت و محبوبیت ایده متاورس در جهان هستیم، اما آنچه واقعیت دارد این است که این مفاهیم دیر یا زود همه جنبههای زندگی ما را در بر خواهند گرفت. متاورس یک دنیای بدون مرز است، بنابراین زندگی وکسبوکار مردم دنیا چرا نباید بدون مرز باشد؟
[ad_2]
لینک منبع