[ad_1]
توکنهای غیرمثلی یا همان NFTها را شاید بتوان یکی از جنجالیترین پدیدههای تاریخ ارزهای دیجیتال دانست. نمونههایی از این توکنها که با قیمتهای باورنکردنی به فروش رسیدند، سروصدای زیادی را در جامعه ارزهای دیجیتال به پا کردند. این توکنها حتی انتقاداتی را هم برانگیختند و بهطور کلی، دنیای ارزهای دیجیتال را به چالش کشیدند.
ممکن است بسیاری از افراد اطلاعات کاملی دربارهٔ توکنهای غیرمثلی نداشته نباشند و آگاهی آنها فقط محدود به مسئله قیمت این توکنها باشد؛ اما حقیقت این است که توکنهای غیرمثلی پدیدههای پیچیدهای هستند که درک کامل ماهیت آنها نیازمند مطالعه و بررسی است.
یکی از جنبههای توکنهای غیرمثلی که باید درمورد آن اطلاعات بیشتری داشته باشیم، جنبه حقوقی آنهاست. آیا توکنهای غیرمثلی آنقدری که ما تصور میکنیم معتبر هستند؟ آیا این توکنها مالکیت قانونی ما را بر یک دارایی نشان میدهند؟ آیا وقتی توکن یک خانه یا یک اثر هنری را خریداری میکنید، قانون با آن توکن حق مالکیت شما را میپذیرد؟ در این مطلب که بهکمک مقالهای از سایت کوین تلگراف نوشته شده است، چالشهای حقوقی توکنهای غیرمثلی را بررسی میکنیم.
توکن غیرمثلی یا همان NFT چیست؟
یک توکن غیرمثلی (NFT) میتواند نماینده یک دارایی فیزیکی باشد، یا میتواند خودش یک دارایی دیجیتال باشد که تنها بر روی اینترنت وجود دارد. در حالت دوم، توکن غیرمثلی را میتوان یک اثر هنری قابلبرنامهنویسی دانست. بهبیان دیگر، این توکنها هم میتوانند مالکیت یک دارایی پایه نظیر یک نقاشی را میسر میکنند و هم میتوانند نمایانگر یک دارایی دیجیتال در قالب یک کد نرمافزاری باشند.
از این رو، باید NFTها را از منظر فنیتری مفهومسازی کنیم:
NFT الگویی از قراردادهای هوشمند است که روش استانداردی را برای تأیید اینکه چه کسی مالک یک NFT است، ارائه میدهد و همچنین روش مناسبی را برای انتقال مالکیت داراییهای دیجیتال غیرمثلی فراهم میکند.
قبل از اینکه بخواهیم در خصوص قانونیبودن NFTها صحبت کنیم، لازم است که ماهیت توکنهای غیرمثلی را از منظر دیجیتالی بررسی کنیم.
بهبیان ساده، یک NFT نماینده دیجیتال یک دارایی غیرمثلی است که در قالب یک شماره سریال در میآید.
میلیونها نمونه از NFTها در دنیای امروز وجود دارند. در تصویر زیر نمونهای از یک NFT را مشاهده میکنید:
در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا به موضوعات حقوقی و قضایی مرتبط با NFTها اشاره کنیم و بگوییم که چطور یک شماره سریال میتواند نماینده یک دارایی در رسانههای دیجیتال باشد و این کد چه چیزی را شامل میشود. این نکته از اهمیت بالایی برخوردار است که بدانیم یک NFT علاوه بر اینکه مالکیت یک دارایی غیرمثلی را نشان میدهد، این موضوع را هم روشن میکند که این دارایی از بدو تولدش در اختیار چه کسانی بوده و در چه موقعیتهایی واقع شده است.
بیشتر بخوانید: آشنایی با ۱۰ NFT گرانقیمت تاریخ
مالکیت یک NFT به چه معناست؟
آیا داشتن یک NFT متفاوت از داشتن حق مالکیت دارایی پایهای است که آن را تشکیل میدهد؟ این شاید مهمترین سؤالی باشد که درمورد NFTها باید به آن پاسخ دهیم.
در جامعه کنونی، ما از تکه کاغذی به نام «سند» استفاده میکنیم که حقوق مالکیت ما را نشان میدهد یا آن را نمایندگی میکند. همهٔ ما در زندگی روزمره خود با این کاغذها سروکار داشتهایم؛ سند مالکیت، سند وسیله نقلیه و یا اجارهنامهها، همگی نمونههایی از همین سندهای قانونی هستند. به همین دلیل، همهٔ ما ارزش این تکه کاغذهای قانونی را بهطور کامل درک میکنیم. این موضوع میتواند روش مناسبی برای بررسی (حقوقی) NFTها باشد؛ اگرچه تفاوتهایی در بین سندهای قانونی معمولی و NFTها وجود دارد (که در قسمتهای بعدی بررسی میشوند).
این باور عمومی وجود دارد که NFT بهخودیخود یک دارایی مستقل است؛ اما آیا این تصور صحیح است؟ آیا NFT واقعاً یک دارایی مستقل است، یا رسید مالکیت یک دارایی مشخص دیگر است؟ پاسخ این سؤال هم مانند همهٔ سؤالاتی که در حوزه علم حقوق مطرح میشود، دو کلمه است: بستگی دارد.
پاسخ این سؤال بستگی به این دارد که NFT موردنظر ما، نماینده چه نوع دارایی پایهای است. یک NFT هم میتواند یک دارایی اصیل و مستقل باشد و هم میتواند مانند کریپتوکیتیها (CryptoKitties) یا کریپتوپانکها، (CryptoPunks) صرفاً داراییای باشد که در جهان مجازی دیجیتال وجود دارد. در عین حال، یک NFT میتواند رسیدی باشد که تأیید میکند شما مالک یک دارایی معین در دنیای واقعی هستید. این دارایی میتواند املاک و مستغلات باشد، یا یک اثر هنری فیزیکی که در موزه لوور پاریس به نمایش گذاشته شده است.
با درنظرداشتن این حقایق، بیایید کمی جلوتر برویم و در مورد مشکلاتی صحبت کنیم که خالقان آثار هنری در عصر اینترنت با آن مواجه هستند؛ مشکلاتی که میتوانند بهوسیلهٔ NFTهای ثبتشده از طریق فناوری بلاک چین، برطرف شوند.
بلاک چین چطور به تولیدکنندگان محتوا کمک میکند؟
تولیدکنندگان محتوا و بهطور کلی صنعت مالکیت معنوی از زمان ظهور اینترنت و شبکههای همتابههمتا، در جستجوی راهی برای ثبت یک دارایی، محافظت از حق تکثیر (کپیرایت) آن و اثبات کمیابی و ویژگیهای خاص آثارشان در حوزه دیجیتال بودهاند.
بنابراین وجود یک سیستم که بتواند تغییرناپذیری و حق تقدم آثار را ثبت کند و در عین حال کمیابی آن بر روی اینترنت را نیز اثبات کند، ضروری بود. جالب است بدانید که وجود چنین سیستمی فقط پس از حل مسئله دوبار خرجکردن (double-spending) ممکن بود و مشکل دوبار خرجکردن هم تنها پس از تولد فناوری بلاک چین بود که برطرف شد.
یک NFT ثبتشده از طریق بلاک چین، محتوای موجود در اینترنت را تغییرناپذیر و منحصربهفرد میکند و به هنرمندان کمک میکند که از آثار خود در برابر جعل و تحریف در فضای دیجیتال محافظت کنند.
بنابراین NFTهای ثبتشده در بلاک چین، میتوانند مشکل سرقت هنری در دنیای دیجیتال را از بین ببرند و همچنین هزینههای بالای واسطهگری مالی را حذف کنند. بهبیان دیگر، NFTها ایجاد یک نوع جدید از اقتصاد را امکانپذیر میکنند؛ اقتصادی که مانند سیستم سنتی، مبتنی بر کارشناسان و ارزشگذاران آثار هنری نیست؛ بلکه کسانی آن را هدایت میکنند که خودشان تولیدکننده آثار و خالق ارزش هستند.
چه کسانی حق دارند NFT بسازند؟
این سؤال، سؤالی بسیار مرتبط و بهروز است. در بهار سال جاری بود که شرکت دیسی کامیکس (DC Comics) اطلاعیهای را برای همهٔ هنرمندانی که در ساخت شخصیتهای ابرقهرمانی آنها مشارکت داشتند فرستاد و آنها را از تجاریسازی این آثار هنری و شخصیتهایی که خلق کرده بودند منع کرد. اطلاعیه مذکور همچنین هنرمندان را مشخصاً از تولید NFTها منع کرده بود.
احتمالاً انتشار اخبار مربوط به خوزه دلبو (José Delbo)، هنرمند سابق این شرکت که ۱.۸۵ میلیون دلار از حراج NFTهای واندر وومن (Wonder Woman) کسب کرده بود، موجب چنین واکنشی از طرف شرکت شده بود (واندر وومن ابرقهرمان افسانهای مشهور و یکی از شخصیتهای کتابهای دیسی کامیکس است).
دلیل اینکه سؤال فوق را در این قسمت مطرح کردیم ساده است: همهٔ هنرمندان و تولیدکنندگان آثار، حق نشر یا همان کپیرایت آثار خود را ندارند. در سیستم سنتی، لزومی ندارد هنرمندان نگران حق مالکیت و نشر آثار خودشان باشند؛ چراکه آنها خالق این آثار هستند. آنها در حال حاضر از همهٔ حقوقی که در حوزه مالکیت معنوی وجود دارد برخوردار هستند.
زمانی که یک اثر هنری خلق میشود، حقوق مرتبط با آن در بین بخشهای مختلفی که در تولید آن نقش داشتهاند توزیع میشود. بهعنوان مثال، یک بخش دارای حقوق مربوط به توزیع است و حقوق مربوط به نمایش به بخش دیگری تعلق دارد. همچنین حقوق اجرا و حقوق بازاریابی نیز از سایر بخشها مجزا هستند.
حال تصور کنید که این اثر هنری، بخواهد در قالب NFT تولید شود. اولین سؤالی که مطرح میشود این است که کدام یک از اشخاص یا طرفهای ذینفعی که در بالا به آنها اشاره کردیم، حق دارد که این NFT را تولید کند؟ آیا هر یک از طرفینی که در ساخت این اثر مشارکت داشتهاند، میتوانند این کار را بهصورت یکجانبه و بدون توجه به دیگر ذینفعان انجام دهند؟
حل این مسائل از نظر حقوقی و قضایی به زمان زیادی نیاز دارد. از طرفی، حوزه NFT بسیار جدید است و هنوز در بسیاری از بخشها نظیر موسیقی، بازی، صنایع هنر فیزیکی و هنر قابلبرنامهنویسی، این مسائل حقوقی حلنشده باقی ماندهاند.
چه کسی حق دارد یک NFT را ایجاد کند؟ یا اصلاً «ایجادکردن NFT» دقیقاً به چه معناست؟
در حالی که فناوری بلاک چین و بازارهای غیرمتمرکز بهصورت موازی در حال تکامل هستند، احتمالاً تقاضا برای شفافسازی قانونی درمورد این مسائل افزایش خواهد یافت و موردبهمورد دربارهٔ آنها تصمیمگیری خواهد شد. در حال حاضر وضع قانونی جامع که بتواند پاسخگوی این تغییرات مداوم باشد، غیرممکن به نظر میرسد.
در حوزه NFT همچنان سردرگمی زیادی وجود دارد و این سردرگمی فقط محدود به حقوقی که به تولیدکنندگان اختصاص دارد نمیشود، بلکه برای خریدارانِ این NFTها نیز مطرح است. تجزیه و تحلیل حقوقی این موضوعات بهخصوص هنگامی پیچیدهتر میشود که دربارهٔ مالکیت NFTهایی صحبت کنیم که دارای چندین تولیدکننده هستند و حق نشر آنها به چندین نفر تعلق دارد.
موضوع دیگری که باید مدنظر قرار گیرد، «شرایط و مقررات» خود پلتفرمهایی است که NFTها در آنها برای فروش گذاشته میشوند (میدانید که پلتفرمهای متعددی برای ایجاد و فروش NFTها وجود دارند و از معروفترین آنها میتوان به اوپنسی، رریبل و فاندیشن اشاره کرد). کار این پلتفرمها از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است و باید در هنگام توسعه آنها، همهٔ جوانب قانونی و حقوقی با دقت زیادی بررسی شوند.
بیشتر بخوانید: آموزش ساخت NFT؛ چگونه توکن غیرمثلی خود را بفروشیم؟
دقیقاً مانند موارد قبلی، وقتی بحث همکاری در زمینهٔ تألیف یک اثر هنری مطرح باشد و وقتی که اثر متعلق به یک شخص نباشد، این مسئله پیچیدهتر میشود؛ علیالخصوص اگر تولیدکنندگان این اثر و دارندگان حق نشر آن، شرکتها باشند. آیا NFTها میتوانند از پرتفوی مالکیت معنوی چنین شرکتهایی محافظت کنند؟ و اگر جواب مثبت است، دقیقاً چگونه این کار را انجام میدهند؟
خرید یک NFT چه حقوقی به خریدار میدهد؟
هنگامی که یک NFT خریداری میشود، سه طرف وجود دارند که باید در نظر گرفته شوند:
- سازنده اثر هنری اصلی
- خالق NFT
- خریدار NFT
نکته بسیار مهمی وجود دارد که همین ابتدا باید متذکر شوم:
داشتن یک NFT بهمعنای بهدستآوردن مالکیت دارایی پایه نیست؛ بلکه صرفاً بهمعنای مالکیت بر خود آن NFT است.
با این حال، ماهیت NFTها در رسانههای دیجیتال تعریف میشود؛ یعنی رسانههایی که هیچ نوع مرزی نمیتوان برای آنها قائل شد. به همین دلیل این توکنها در سرتاسر جهان و در حوزههای قضایی مختلف استفاده میشوند. حتی ممکن است NFTها در جایی مورداستفاده قرار بگیرند که عملاً هیچ قانونی وجود ندارد. بنابراین این وظیفه برعهدهٔ پلتفرمهای ایجادکننده NFT است که قوانین و مقررات مشخصی را برای آنها تعریف و اعمال کنند.
منظور از تعریف مفاد قانونی است این است که پلتفرمها باید مفاد مذکور را در کد قراردادهای هوشمندشان بگنجانند تا دقیقاً مشخص شود که خریداران NFT چه حق و حقوقی را از سازندگان دریافت میکنند.
جالب است بدانید شما با خرید یک NFT نه مالکیت اثر هنری پایهٔ آن را به دست میآورید و نه حتی حق مالکیت معنوی آن را دریافت میکنید. از این منظر، خرید یک NFT هیچ تفاوتی با خرید یک اثر هنری فیزیکی در بازار سنتی ندارد.
با خرید یک نقاشی قدیمی در یک حراج، خریدار حق مالکیت معنوی آن اثر را به دست نمیآورد. بهعنوان مثال، او حق دارد که نقاشی مزبور را بر روی دیوار منزلش آویزان کند، اما مالکیت معنوی آن نقاشی را نمیتواند داشته باشد؛ مگر اینکه این حق بهصورت قانونی و حقوقی به او اعطا شود.
بنابراین ساخت پوستر یا هر چیز دیگری از آن نقاشی مجاز نیست و هیچکس نمیتواند آن را دستکاری کرده و یا تغییر دهد.
به همین دلیل است که شرایط استفاده و شخصی که از آن خرید میکنید بسیار اهمیت دارد. صحبتنکردن در خصوص انتقال حقوق مالکیت معنوی بدین معنی است که این حقوق نمیتوانند منتقل شوند. نکته حائز اهمیت این است که اغلب پلتفرمها و بازارها درمورد موضوعات اینچنینی چندان صریح نیستند و قوانین شفافی ندارند. بنابراین برای اینکه جای هیچگونه شک و تردیدی باقی نماند، خریداران سعی میکنند با شفافسازی این اطلاعات، از خود محافظت کنند.
بهطور خلاصه با خرید یک NFT شما فقط حقوق آن NFT را کسب میکنید. حقوق مالکیتی که ارتباط شما را با آن اثر هنری نشان میدهد و میتوانید با آن پز بدهید. اما نه شما و نه هیچکس دیگری حق مالکیت معنوی برای استفاده از این اثر را ندارد و کپی، توزیع یا هر گونه استفاده دیگر از آن مجاز نیست، مگر آنکه چنین حقوقی قبلاً در قرارداد ذکر شده باشد. بنابراین موضوع مالکیت معنوی یک NFT بسیار شبیه حوزه مالکیت معنوی سنتی است و تفاوت خاصی در آن مشاهده نمیشود.
چطور میتوان حوزه قضایی یک NFT را تعیین کرد؟
بهعنوان مثال، تصور کنید که حق نشر در فرانسه نامحدود است؛ یعنی برای همیشه پابرجا میماند و حتی با مرگ خالق اثر نیز از بین نمیرود. از طرفی، این حق در آمریکا با مرگ مؤلف منقضی میشود و در کانادا، تا ۵۰ سال پس از مرگ مؤلف اعتبار دارد. با توجه به این حقیقت که NFTها در شبکههای غیرمتمرکز بلاک چین ثبت میشوند، رویکرد قضایی چگونه خواهد بود؟
قانون کدامیک از کشورهایی که به آنها اشاره کردیم باید برای این پدیدههای دیجیتال به کار بسته شود؟ برای یک پلتفرم کاملاً غیرمتمرکز که در سراسر اینترنت توزیع شده است، از چه قوانینی باید استفاده کنیم که کاربردی باشند؟ آیا حوزه قضایی بر اساس محل زندگی هنرمند اصلی تعیین خواهد شد، یا میتوانیم آن را بر اساس مکان پلتفرم یا محل سکونت خالق NFT تعیین کنیم؟
همهٔ اینها سؤالاتی هستند که باید به پاسخ آنها فکر کنیم و راهحلی را برای آنها بیابیم. در هر حال ما احتمالاً با مسائل زیادی در حوزه قضایی مواجه خواهیم شد. این موضوع بهویژه در زمانهایی (مانند زمان فعلی) که در مراحل اولیه توسعه و پیشرفت یک پدیده قرار داریم بیشتر به چشم میآید.
سخن پایانی
ما در زمینه قانونگذاری فناوریهای نوظهور، راه زیادی برای طیکردن داریم. در این مقاله با تعدادی از مشکلاتی که بازار NFTها با آنها روبهرو است و سؤالهای بیجوابی که داریم آشنا شدیم. همین مسئله نشان میدهد که در چه مسیری در حال حرکت هستیم و چه مسیر طولانی و دشواری را در پیش داریم.
البته هدف این مقاله، پیچیدهتر کردن شرایط یا ایجاد رعب و وحشت برای استفاده از NFTها نبود؛ بلکه قصد بر این بود که برخی ملاحظات و دیدگاهها را دربارهٔ جنبههای قانونی توکنهای غیرمثلی مطرح کنیم. NFTها از منظر حوزههای قضایی و دیدگاههای حقوقی در حال تکامل هستند. حل مسائل حقوقی و اختلافات قضایی این پدیدههای دیجیتال به تأمل بیشتری نیاز دارد و باید راهحلی برای آنها اندیشید.
[ad_2]
لینک منبع