[ad_1]
درو مکمارتین (Drew McMartin)، محقق حوزه اقتصاد کلان، در رشتهتوییتی وضعیت اقتصاد جهان را با استناد به تاریخ بررسی کرده است. او در پست خود با اشاره به ابر تورم روم باستان، آن را با تورم امپراتوری رایش آلمان (قبل از نازی و هیتلر) و وضعیت فعلی تورم در جهان مقایسه میکند و نتیجهگیری میکند که اقتصاد جهان با ارزهای دولتی به سمت بحران میرود. ترجمه رشتهتوییت این محقق را در ادامه میخوانید.
هزاران سال پیش از دوران رایش، دنیا شاهد کاهش شدید ارزش ارز امپراتوری روم بود. سرآغاز قرن دوم بعد از میلاد با سلطه امپراتوری روم بر تمام اروپای غربی، بخشهایی از شمال آفریقا و خاورمیانه همزمان شده بود. برخی از برآوردها حاکی از آن است که ۶۵ الی ۱۰۰ میلیون نفر تحت حکمرانی رومیان زندگی میکردند؛ حدود ۲۰ درصد جمعیت جهانِ آن زمان.
با وجود تمام این شکوه و جلال، ۱۵۰ سال بعد، روم در حال فروپاشی بود. عواملی زیادی را میتوان در بحران قرن سوم میلادی دخیل دانست.
هرجومرجهای سیاسی، فساد، سیر کند توسعه، جنگها و غیره، همه و همه از جمله این عوامل بودند. در این میان اما، به نظر من بزرگترین عامل، بیارزشیِ ارز رومیان بود.
کاهش شدید ارزش ارز در روم باستان در نهایت به دریافت بیش از اندازه مالیات و افزایش تورم و در نتیجه بحران اقتصادی منجر شد.
رد کاهش ارزش ارز رومیان یا به توصیف بهتر، سکه رومی را میتوان در مقدار فلز بهکاررفته در دناریوس دنبال کرد.
دناریوس یک سکه نقرهای بود که در دو قرن ابتدایی امپراتوری روم برای مصارف معمول مردم ضرب میشد.
یک سکه ۴ گرمی در سال ۶۰ پس از میلاد، از ۹۵٪ نقره تشکیل شده بود. این میزان در سال ۱۱۰ پس از میلاد به ۸۵٪ رسید. در سال ۱۷۰ پس از میلاد هر سکه ۴ گرمی شامل ۷۵٪، سال ۲۱۱ پس از میلاد شامل ۶۰٪ نقره و در سال ۲۰۷ پس از میلاد این میزان تنها ۵٪ بود.
طولی نکشید که سکههای نقرهای جای خود را به سکههای برنزی دادند.
همزمان با کاهش ارزش ارز روم، تورم هم سر به فلک کشید.
با رسیدن به سال ۲۹۰ پس از میلاد، سکههای جدیدی نظیر سولیدوس عرضه شد که میتوان آنها چیزی شبیه به ارزهای دیجیتال ملی امروزی دانست.
عرضه این سکهها هم نتوانست جلوی تورم را بگیرد و در نهایت به صدور دستور قیمت فروش کالاها (Edict on Maximum Prices) انجامید که تقریباً بهمعنای تعیین قیمت دستوری برای کالاها است؛ اتفاقی که بیشباهت به کنترل اجارهها در دوران رایش (آلمان قبل از نازی) نیست.
این دستور در روم، با هدف ایجاد محدودیت در قیمت بیش از ۱,۰۰۰ کالا و خدمات صادر شده بود.
صدور این دستور هم نتوانست جلوی تورم را بگیرد و کمی بعد قیمتها به ۷۰ برابر قیمت دو قرن پیش از آن رسید؛ بخش عمدهای از این افزایش قیمت هم مربوط به یک دهه پایانی آن بود.
چیزی که در ابتدا تنها یک کاهش آهسته ارزش ارز بود، طولی نکشید که به نابودی ارز روم تبدیل شد.
همان طور که در تصویر زیر مشخص است، کاهش ارزش ارز در ابتدا آهستهآهسته آغاز میشود و همواره هم همین طور است. در مراحل ابتدایی، این کاهش ارزش بهراحتی انجام میشود؛ میتوان کمی از مقدار نقره کم کرد و چند سکه بیشتر به چرخه اضافه کرد.
گذشته از این، ما در حال تولید پول جدید در اقتصاد هستیم (روزهای اولیه چاپ پول این را میگویند). اما این موضوع واقعاً اتفاق خوبی است؟
چاپ بیشتر پول شباهت زیادی به هروئین دارد. اولین بار که هروئین مصرف میکنید بهاصطلاح شما میگیرد. البته من تا به حال هروئین مصرف نکردم!
پس از آن، شما تمام مدت هروئین بیشتری میخواهید تا باز هم شما را بگیرد به فضا بروید! این مسئله شبیه به سیاستهای محرک اقتصادی و چاپ بیشتر پول و تزریق آن به اقتصاد است. درست مثل مصرف هروئین که در پایان راه اوردوز میکنید، چاپ پول بیشتر هم باعث فروپاشی نظام ارزی خواهد شد.
به نظر من، تاریخ زمانی باعث میشود چشمانتان از حدقه بیرون بزند که دادهها را با یکدیگر مقایسه میکنید. با مقایسه نمودار نقره در زمان روم و ترازنامههای بانکهای مرکزی یا بهطور خاص فدرال رزرو شباهتهای زیادی خواهیم دید. صد البته باید بدانید که نمودار نقره در زمان روم برای نشاندادن کاهش میزان نقره بهکاررفته در سکهها برعکس شده است. با دیدن شباهتهای دو نمودار انگار فردی در داخل ذهنتان فریاد میزند که حواستان را جمع کنید.
کنار گذاشتن عادت کاهش ارزش ارز کار بسیار سختی است. بدتر از این موضوع، آن است که بیشتر آدمها حتی متوجه بد بودنش نمیشوند. این مسئله هم در زمان روم و هم در زمان آلمان رایش درست از آب در آمد و امروز هم صدق میکند؛ انگار تاریخ دوباره تکرار میشود!
سیاستمداران آمریکایی به انبساط ترازنامههایشان به چشم یک مشکل که باید حل شود نگاه نمیکنند. بدتر! آنها این انبساط را دلیل تورم نمیبینند و حتی تورم را بد نمیدانند.
کاهش ارزش ارز یک خیابان یک طرفه است. تخته سنگی غول پیکری است که در شیب فقط رو به پایین حرکت میکند.
گرگ فاس (Greg Foss) در این باره میگوید:
۱۰۰ درصد مطمئن هستم که ارزهای فیات همچنان به کاهش ارزش خود ادامه میدهند و هر روز شتاب کاهششان بیشتر میشود.
حالا شما هم باید برای محافظت از خودتان در مقابل تورم بهدنبال خرید داراییهای سخت بروید. بیت کوین بخرید! طلا بخرید! نقره بخرید! ملک و زمین بخرید! تمام اینها داراییهای سخت و کمیابی هستند که تولید دوبارهشان سخت است. برای من بیت کوین با فاصله، بهتر از نمونههای دیگر است. شما خودتان از بین آنها بهترین گزینه را برای خودتان انتخاب کنید.
[ad_2]
لینک منبع